- پتی بزئن
مجرا و سوراخی را مسدود ساختن
معنی پتی بزئن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کنایه از: تمیزی و پاکیزگی، نهایت پاکی و تمیزی
سن زدگی غلات
پایین دادن فتیله ی چراغ، پایین تر زدن نشانه، ردیف کردن
قاپیدن، ربودن، قاپیدن، ربودن
ساقه زدن، ساقه زدن جالیز، جوانه زدن، از چیزی سر درآوردن
لب زدن، خوردن، چشیدن
با تبر جایی را بریدن
ساقه زدن محصول جالیزی، سر بر آوردن گیاه از خاک
چاق و سنگین شدن، چربی آوردن بدن
جوشاندن
خنده ی شدید و ناگهانی، ترساندن
پر زدن
عقب زدن، کنار گذاشتن، جا باز کردن از طریق کنار زدن دیگران، فسخ معامله
چرت زدن
انبار کردن، چیزی را به منظور بستن حفره در سوراخی چپاندن
نوعی گل اندود نمودن سقف، تخته ها به صورت ضربدری به سقف میخ
ابری و بارانی شدن هوا
پوزه بند زدن با ریسمان، پس از رام کردن اسب وحشی
انباشتن، ذخیره کردن، حفاری زمین توسط حیوانات همچون خرگوش
کک و مک در چهره پدید آمدن
تاول زدن
چیزی را با فشار در سوراخ و شکافی نهادن، فریب دادن، سرکسی
بوجاری کردن دانه ها با طبق، پارو و غیره
صدای پاشیده شدن چیزهای آبکی به اطراف، ترشح کردن مایعات
کنایه از: ادرار کردن، کنایه از: انزال
پراکندن و گستردن، نرم خرد کردن کلوخ شالی زار
حرکت کردن، تکان خوردن
آلوده به بوی مرغ بوی گوشت خام، پلک زدن ناخواسته و غیرارادی، زمانی به اندازه ی یک چشم به
به پهلو افتادن، غلت زدن، واژگون کردن
فرو بردن پرندگان کشتار شده در آب داغ تا عمل پرکندن آن ها
دست و پا زدن حین جان کندن، تلاش مذبوحانه، نوعی نفرین